برای مقایسه سه تکنیک زیست ردیابی برای ارزیابی آلودگی نیتروژن (N) در آلمان، 326 گلسنگ، 153 خزه، و 187 نمونه پوست درخت از 16 سایت شبکه ردیابی ملی رسوب نیتروژن تهیه گردید. محدوده ی مورد تجزیه و تحلیل محتویات N از تمام زیست ردیاب های بررسی شده (0.32% – 4.69%) و مقادیر δ15N شناسایی شده (-15.2% -1.5%) آشکارسازی الگوهای فضایی خاص گونه های غلظت نیتروژن در زیاگان را امکان پذیر ساخت تا رسوب نیتروژن موجود در جو در آلمان مشخص شود. مقایسه داده های رسوب نیتروژن اندازه گیری شده و مدل سازی شده نشان می دهد که گلسنگ ها قادر به بازنمایی رسوب N محلی نشات گرفته از کشاورزی هستند.
عملکرد سیستم انتقال ac مسافت طولانی و بینناحیهای معمولا توسط عوامل مختلفی محدود میشود. طی ده سال اخیر به مدد استفاده از سیستمهای انتقال ac انعطافپذیر (FACTS) مثل جبرانسازهای استاتیکی var (SVC) [1]-[3] و جبران سازی سری با تریستور کنترلشده (TCSC) [4]-[7] ، پایداری و اقتصاد سیستمهای قدرت به نحو چشمگیری بهبود یافته است. کنترلرهای FACTS حتی میتوانند به طور موثری رزونانس زیرسنکرون (SSR) حاصل از مولد القائی را رفع کنند.
برای اکثر تجهیزات FACTS، تریستور یک تجهیز نیمههادی بسیار ضروری است. با این حال، تریستور نسبت به تنشهای ولتاژ و تنشهای جریان؛ یعنی dv/dt، di/dt؛ و دمای محل اتصال آن بسیار حساس و شکننده است. به منظور افزایش قابلیت اعتماد ادوات FACTS، لازم است تا برای دریچه تریستور فشارقوی(HV) تحقیقاتی صورت گرفته و تجهیزات مربوطه توسعه یابد.
از آنجا که ظرفیت ادوات FACTS به طور پیوسته در حال افزایش است، تحقق یک تست مسفتیم برای دریچه تریستور فشارقوی به سختی امکانپذیر است. در حال حاضر، یک تست ترکیبی یک گزینه مناسب برای تست بخش دریچه است، که شامل چندین سطح از تریستورهای با اتصال سری است [9]-[12]. در چیدمان تست ترکیبی، جریان زیاد و ولتاژ بالا (HV) توسط دو منبع مجزا به ترتیب تولید میشوند. این روش از لحاظ اقتصادی بسیار مقرون به صرفه است، چون به طور قابل توجهی ظرفیت تجهیزات تست را کاهش میدهد [11].
از آنجا که امروزه اهمیت سیستمها و شبکه های الکتریکی اعم از خطوط انتقال شبکه توزیع هوایی و زمینی در همه جوامع بشری را می توان به سلسله اعصاب آدمی تشبیه نمود چنانچه خللی در قسمتی از سیستم انتقال و یا توزیع در گوشه ای از کشور رخ دهد اثر خود را در تمامی جامعه کم و بیش می گذارد خصوصا با پیشرفت جوامع در همه سطوح زندگی لزوم نیاز به وجود سیستم توزیع و انتقال انرژی الکتریکی همگون و منظم افزایش می یابد از این رو بالا بردن کیفیت خطوط انتقال و شبکه های توزیع دیگر متعلقات آن ایجاد نظم و هماهنگی در کارهای مربوطه و رفع نواقص و کمبودها می تواند شرایط زندگی بهتری را برای جامعه فراهم نماید. در شرایط فعلی جامعه که پیشرفت در امور صنعتی را ایجاب می نماید توسعه بخش انتقال و خصوصا توزیع انرژی الکتریکی اهمیت بیشتری پیدا کرده است .
زیرا در قیاس انواع انرژی ها؛ انرژی الکتریکی بسیار اقتصادی و بدور از هر گونه عوارض و ضایعات جانبی و از همه مهمتر اینکه نسبت به سایر انرژی ها و بطور کلی مانور آن در استفاده های گوناگون در زندگی زیاد می باشد.
شبکه قدرت از تولید تا مصرف
یک شبکه قدرت از نقطه تولید تا مصرف،شامل اجزاء و مراتبی است که ژنراتور را به عنوان مولد و ترانسهای خطوط انتقال را بعنوان مبدل و واسطه در بر میگیرد .
محدودیت تولید
ژنراتورها معمولاً” جریانهای بزرگ را تولید میکنند اما به لحاظ ولتاژ محدودیت دارند،زیرا عایق بندی شینه ها حجم و وزن زیادی ایجاد میکند و به همین لحاظ ژنراتورها در نورم های ولتاژی 6،11،21 و حداکثر 33 کیلو ولت ساخته میشوند .
انتقال قدرت
بر عکس تولید که به لحاظ ولتاژ محدودیت دارد، در انتقال قدرت،مشکل جریان مطرح است زیرا هر چه جریان بیشتر شود،مقطع سیمها بیشتر و در نتیجه ساختمان دکل ها بزرگتر و تلفات انتقال نیز فزونی میگیرد . به همین لحاظ سعی میشود که پس از تولید جریان،با استفاده از ترانسفورماتورهای افزاینده،سطح ولتاژ افزایش و میزان جریان کاهش داده شود . ضمنا” عمل انتقال سه فاز،توسط سه سیم صورت میگیرد ( به سیم چهارم نیازی نیست ) و برای تشخیص اتصال کوتاه های احتمالی فاز به زمین،از شبکه زمین و نوترالی که در پست مبدا ایجاد میکنند،سود میجویند .
در طول نیم قرن گذشته، جنگل های جانشینی اولیه در مناطق خاصی از شمال شرق آمریکای شمالی (Askins، 2001) کاهش یافته است. در دریاچه های بزرگ ایالت متحده، نسبت جنگل چوب الواری در مرحله ی بذر – نهال از 50 – 60 درصد در دهه ی 1950 به 28 درصد در دهه ی 1990 کاهش یافته است (ترانی و همکارانش، 2001). کاهش های مشابه ای در جنگل های جانشینی اولیه در اکثر ایالت های شمال شرق ایالت متحده و در مجاورت انتاریو کانادا رخ داد (آسکینز، 2000؛ بلانچر و همکارانش، 2007). برای مثال، جنگل های بالغ به قیمت جنگل های جانشینی اولیه در نیوهمپشایر از 47 درصد در سال 1880 تا 87 درصد در 1980 افزایش یافته است (لیتوایتیز، 1993)، در حالی که جنگل های بالغ در جنوب انتاریو از شیلد کانادا از 10 درصد در سال 1920 (لارسن و همکارانش، 1999) به 29 درصد در سال 2006 (عمر، 2006) افزایش یافته است.
علل کاهش در جنگل های جانشینی اولیه به فشارهای مختلف منطقه ای بستگی دارد (دیگراف و یاماسکای، 2003). اکثر کاهش های شمال شرقی ایالت متحده عمدتا به سبب احیای جنگل در مزارع رها شده است، که در دهه ی 1800 و اوایل دهه ی 1900 پاکسازی شد (بطور مثال، لیتوایتیز، 1993). در عوض، در بخش های مرکزی انتاریو جایی که کشاورزی تا حد زیادی صورت نمی گیرد (بطور مثال، پارک استانی الگونکین)، این کاهش ها عمدتا به سبب فرونشانی آتش است (ویلیامز، 2009؛ توزر، 2012). علل دیگر که منجر به این کاهش در جنگل های جانشینی اولیه در برخی از مناطق خاصی شده اند شامل ایجاد کمتر سیل های ویرانگر به سبب مدیریت آب های طوفانی و ایجاد کمتر مرغزار سگ آبی به سبب شکار و حفاظت می باشد (دی گراف و یاماسکای، 2003).