بشر در مسیر تکامل برای مقابله و تسلط بر آن به ابزارهای قاطعی مجهز شده است که هر یک برای بقای او اهمیت بسیاری داشتهاند. زمانی که این ویژگیها را بررسی می کنیم، حیاتی بودن بعضی از آنها عجیب به نظر میرسد زیرا که احساس ناشی از آنها چندان خوشایند نیست و با پیش فرض نه چندان صحیح ما که « هر چه خوشایندتر است اهمیت بیشتری در بقای ما دارد» جور در نمیآید. احساسهایی چون درد بیماری و حتی ترس از جمله این ویژگیهای ناخوشایند اما بسیار حیاتی میباشند. و قطعاً در گونه ما کسانی که فاقد یکی از این ویژگیها بودهاند، از بین رفتهاند.
همانطور که گفته شد ترس، از این ویژگیهای حیاتی است و بشر به کمک آن از خطرات زیانبار محیط اجتناب نموده بقای خویش را حفظ نموده است.
« در سال 1872 داروین متوجه شد که انسان و حیوانات، هیچان را با حالتهای مختلف نشان میدهند، به عقیده او، این حالت پدیدهای عالمگیر میباشد و در تمام فرهنگها یکسان است.» [1] زمانی که فوبی را به عنوان یک ترس تعریف می نماییم به آن اهمیت بقایی میبخشیم اما معتقدیم این ویژگی به انحراف کشیده شده است. زیرا در ادامه تعریف میآوریم که این ترس، شدید، غیر منطقی و غیر طبیعی است و مانع از انجام فرآیندهای حیاتی دیگر در فرد میشود، که این برخلاف جهت بقا میباشد.
بنابراین شناخت و در نتیجه درمان فوبی که یکی از شایعترین اختلالات اضطرابی است، با اهمیت جلوه مینماید.
اگر بزرگسالانی خلاق و با قوه تخیل میخواهیم باید از سالهای اولیه زندگی آنها برای این کار برنامهریزی کنیم. ما کودکان را برای زندگی تربیت میکنیم و هر خصوصیتی را که در این سن در آنان تشویق کنیم با آنان میماند. اگر خلاقیت و قوه تخیل آنان را تشویق نکنیم کودکان به بزرگسالانی خلاق بدل نمیشوند.
کار و فعالیت هنری کودکان در ایجاد فرصتهایی به منظور ابراز خلاقیت اهمیت حیاتی دارد.
در نظر گرفتن تنوع وسایل و امکانات دار اتاق کودک به دلیل استفاده طولانی مدت از اهمیت بسیاری برخوردار است. کودکان به نقاشی و حجمسازی بسیار علاقه مندند و دوست دارند وسایلی را که در اختیار دارند رنگی کنند، مثل نقاشی کردن روی دیوارهای اتاقشان. گاهی این مسئله باعث ایجاد اضطراب و نگرانی در خانوادهها میشود: اما باید دقت کرد که کودکان را از انجام این کار نهی نکنیم و فضای لازم را برای انجام این کار برای او فراهم کنیم.
تحقیقات نمایانگر آن است که هوش و استعداد، خلق و خو و شخصیت، قدرتها و مهارتها در سالهای اول زندگی شکل میگیرد. در مرحله بعدی، رشد انسان بیشتر در جهت کمی است تا کیفی. لذا هر قدر محیط زندگانی کودک غنیتر، سالمتر و آگاهانهتر باشد، هوش کودک بیشتر و رفتار او متعادلتر خواهد بود و در اینجا ضرورت استفاده از فضای کار و فعالیت مناسب که کودک را به سمت و سویی مناسب سوق دهد، ضروری به نظر میرسد.
دانلود مقاله درباره خلاقیت در کودکان : بررسی نیازها و خصوصیات کودکان و طراحی مبلمان کار هنری
برای به حداکثر رساندن عملکرد کارکنان در محیط رقابتی امروز، شرکت ها باید از طریق مدیریت موثر ساختارهای شبکه سازمانی و فرهنگ های یادگیری، خلاقیت فردی را افزایش دهند. این مطالعه یک تحلیل تجربی است که چگونه شرکت ها باید این ساختارها را طرح کنند و خلاقیت فردی را با توجه به سبک کاری کارکنان بهبود بخشند. ما یک مدل تحقیقی ارائه می دهیم که تاثیر فرهنگ یادگیری سازمانی را بر سبک های کاری و خلاقیت را مشخص می کند. برای ساختارهای شبکه اجتماعی سازمانی، ما سطح محوریت و حفره های ساختاری را اندازه گیری کردیم. سبک های کاری کارکنان به صورت شناسایی و یا بهره برداری بیان شده است. به منظور اعتبارسنجی مدل، ما پرسشنامه هایی از 137 عضو از 25 گروه سازمان یافته را در چند شرکت سیستمی بزرگ در کره جنوبی گردآوری کردیم و داده ها را بهره گیری مدل معادله ساختاری مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. ما دریافتیم که اکثر ساختارها، به غیر از ساختار شبکه اجتماعی، بر خلاقیت فردی تاثیر مثبت گذاشتند. با توجه به ساختار شبکه سازمانی، سطح محوریت تاثیر قابل توجهی بر بهره برداری و اکتشاف داشته است.
بعضی از محیطها برای یادگیری، انگیزهای بسیار جالب هستند و برخی دیگر بهترین و موثرترین وسایل را به فراخور استعداد افراد دربردارند.
عوامل سازنده محیط برای کودک عبارتند از: فضای کافی برای فعالیت، وسایل بازی مناسب، دوستان مهربان، آموزش و راهنمایی و وظایفی که به آنها محول میکنیم و در حیطه توانایی آنهاست.
برای اینکه یک وسیله به بهترین وجه ممکن طراحی شود باید تا حد امکان با مکان استفاده محصول آشنا بوده و خصوصیات آن را مشخص کنیم تا در انتخاب فرم، عملکرد، جنس و مسایل دیگر مربوط به طراحی محصول مواردی برگزیده شوند که بیشترین سازگاری با محیط و عناصر وابسته به آنها از جمله اشیاء پیرامون محصول و استفادهگر را داشته باشد.
کودک آزاری[1] و مسامحه به کلیه صدمات و آزارهای جسمی[2]، آزارهای روانی و خلقی[3]، آزارهای جنسی[4] و سهل انگاری[5] یا بدرفتاری[6] با کودک گفته می شود که توسط شخصی که عهده دار مسئولیت سلامتی جسمی و روانی و آسایش و رفاه کودک است، اعمال میشود و در نتیجه آن سلامتی جسمی، روانی، بهداشتی و یا آسایش و رفاه کودک صدمه دیده و آسیب می بیند و شامل طیف وسیعی از اعمال سوء رفتار گرایانه یا انجام ندادن وظایف و مسئولیت هایی است که در نتیجه آن رخداد حوادث و حالات مرضی و مرگ است و بر اساس طبقه بندی DSMIV کودک آزاری به سه نوع آزارهای جسمی، آزارهای جنسی و مسامحه می باشد ولی دو نوع دیگر کودک آزاری نیز ذکر شده که روی هم به پنج نوع زیر می باشد:
1- آزارهای جسمی 2- مسامحه 3- آزارهای جنسی 4- آزارهای روانی و خلقی 5- آزارهای مراسم و آئین خرافی[7].
دانلود پژوهش درباره شیوع کودک آزاری در وابستگان به مواد افیونی